فیلم| سکانس بوسیدن زن و شوهر در فیلم سمفونی نهم
سکانسی از بوسه زن و مردم در فیلم سینمایی سمفونی نهم جنجال آفرین شد. به گزارش سنترسینماپرس؛ ویدیو منتشر شده از سکانس جنجالی بوسیدن زن و مرد بازیگر که برای اولین بار در سینمای ایران نشان داده شده است. در پایان این خبر می توانید این ویدئو را ببینید. جزئیات سکانش جنجالی فیلم سمفونی نهم
به گزارش سنترسینماپرس؛ ویدیو منتشر شده از سکانس جنجالی بوسیدن زن و مرد بازیگر که برای اولین بار در سینمای ایران نشان داده شده است. در پایان این خبر می توانید این ویدئو را ببینید.
جزئیات سکانش جنجالی فیلم سمفونی نهم
سکانس جنجالی بوسیدن زن و مرد در یک فیلم سینمایی ایرانی که باعث توقیف این فیلم شده است را ببینید.این فیلم علاوه بر سکانس های بوسیدن دیالوگ های بسیار زشت و جنسی هم دارد.
داستان فیلم «سمفونی نهم» مضمونی عرفانی دارد و درباره یک پزشک جراح به نام راحیل است که برای انجام تنها خواسته همسرش با مرد مرموزی ملاقات میکند اما با این کار سرنوشتش را برای همیشه تغییر میدهد. در خلاصهی رسمی داستان این فیلم آمده است: «شاید عاشق شدن آخرین فرصت هرکسی برای آدم بودن است. شما هم موافقید؟»
جالب است بدانید این فیلم یکی از پرستاره ترین فیلم های سینمای ایران است که حمید فرخ نژاد، ساره بیات، محمدرضا فروتن، مهرداد صدیقیان، علیرضا کمانی، هدی زین العابدین و پژمان بازغی و … در آن بازی می کنند. “سمفونی نهم” یک فانتز بیهوده و مأیوس کننده از کارگردان سریال درخشان زیرتیغ است؛ فیلمی معلق میان کمدی و جدی که لحن مبهم آن به انسجام روایتپردازیاش لطمه میزند. فیلم اگرچه از حیث فرم و اجرا، دارای بداعت و خلاقیتهای تازهای است، اما از حیث ایده و فیلمنامه، نامنسجم، مغشوش و کسالتآور مینماید و به سختی میتوان امیدوار بود که مخاطب عام در سالن سینما تاب تماشای فیلم تا پایان را داشته باشد؛ ریتم کند و ملال آور فیلم در کنار روایت متزلزل و فاقد جذابیت داستان، در هر لحظه مخاطب را برای نزدیک شدن به درب خروجی سالن سینما قلقلک میدهد.
معرفی فیلم سمفونی نهم
سمفونی نهم فیلمی به کارگردانی محمدرضا هنرمند، نویسندگی محمدرضا هنرمند و حامد افضلی و به تهیهکنندگی زینب تقوایی محصول سال ۱۳۹۷ میباشد. این فیلم برای اولین بار در سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد.
این فیلم تازهترین فیلم محمدرضا هنرمند در مقام کارگردان بعد از فیلم عزیزم من کوک نیستم که ۱۷ سال قبل ساخته شدهاست، سمفونی نهم در تاریخ ۸ آبان ۱۳۹۸ در سینماهای ایران اکران شدهاست.
در فیلم سمفونی نهم، برای اولینبار چهره کوروش بزرگ ، پادشاه هخامنشی در سینمای ایران به تصویر کشیده شد. فیلم به روزهای پایانی حیات کورش و نیز فرزندش بردیا می پرداخت.
اسامی بازیگران فیلم سمفونی نهم
بازیگر نقش
حمید فرخنژاد نویسنده/ ملک الموت/ نقش اصلی
اپیزود زمان حال
بازیگر نقش
ساره بیات راحیل
محمدرضا فروتن کامبیز امینی / بردیا امینی
اپیزود هخامنشیان
بازیگر نقش
علیرضا کمالی کوروش کبیر
مهرداد صدیقیان شاهزاده بردیا
اپیزود قرن چهارم
بازیگر نقش
هدی زینالعابدین رابعه بلخی
داریوش رشادت حارث
پوریا تهرانی بکتاش
اپیزود قاجار
بازیگر نقش
پژمان بازغی امیرکبیر
الهام نامی عزتالدوله
حسن شیرزاد حاج علی خان فراشباشی
اپیزود پناهگاه
بازیگر نقش
حمیدرضا مولانا آدولف هیتلر . پناهگاه
مارین ون هولک اوا براون . پناهگاه
سمفونی نهم در جشنوارهها
سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر
قسمت نامزد نتیجه
بهترین تدوین محمدرضا مویینی نامزدشده
بهترین صداگذاری حسین ابوالصدق نامزدشده
بهترین طراحی لباس مشکین مهرگان نامزدشده
بهترین چهرهپردازی مجید اسکندری نامزدشده
بهترین جلوههای ویژه میدانی ایمان کرمیان نامزدشده
نقد فیلم سینمایی سمفونی نهم
فرزاد بختیاری در زومجی در نقد فیلم نوشت:فیلم «سمفونی نهم» به کارگردانی محمدرضا هنرمند است. نویسندگی این فیلم برعهده محمدرضا هنرمند و حامد افضلی بوده است. این فیلم برای اولینبار در سی و هفتمین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. محمدرضا هنرمند در رشته مهندسی الکترونیک مخابرات تحصیل کرده اما به سینما روی آورد.
او در زمینههای بازیگری، تدوین، فیلمنامهنویسی و کارگردانی فعالیت داشته است. او کار در سینما را با فیلم «مرگ دیگری» در سال ۶۱ آغاز کرد، و تاکنون فیلمهایی از جمله «مومیایی ۳» و «مرد عوضی» را کارگردانی کرده است. هنرمند در تلویزیون هم سریالهای مهمی را تولید کرده است که از جمله آنها میتوان به سریال پرطرفدار «زیرتیغ» اشاره کرد. هنرمند سال ۱۳۸۰ فیلم «عزیزم من کوک نیستم» را ساخت و تا سال ۱۳۹۷ دیگر فیلمی را کارگردانی نکرد تا اینکه در سال ۹۷ به سراغ ساخت فیلم «سمفونی نهم» رفت. فیلم «سمفونی نهم» ایده بسیار جذابی دارد، اما هنرمند در تبدیل این ایده ناب به فیلمنامه زیاد موفق نبوده و نتیجه آن یک فیلم عادی شده است. داستان فیلم در مورد زنی به نام راحیل «ساره بیات» است که قصد دارد بدن همسرش را بنابر خواسته خود او در روستایی دور افتاده به خاک بسپارد.
فیلم، قصد دارد به واسطه داستان خود به تاریخ، نگاهی بیاندازد و بعضی از حوادث مهم تاریخی را به تصویر بکشد
فیلم «سمفونی نهم» قصد دارد واکنش افراد در مواجه شدن با مرگ را به تصویر بکشد. همینطور این فیلم، قصد دارد به واسطه داستان خود، به تاریخ نگاهی بیاندازد و بعضی از حوادث مهم تاریخی را به تصویر بکشد. اما انسجام چندانی در به تصویر کشیدن این حوادث تاریخی وجود ندارد. در این فیلم به پنج، حادثه تاریخی پرداخته شده است که چهار مورد از این حوادث مربوطبه تاریخ ایران است.
و این چهار حادثه در مورد شخصیتهایی هستند که کارهای بزرگی انجام دادهاند و نام آنها به نیکی در تاریخ ایران ثبت شده است. اما حادثه پنجم، با چهار حادثه قبلی تناسب ندارد زیرا در مورد شخصیتی است که نهتنها ایرانی نیست بلکه برخلاف چهار شخصیت قبلی باعث ویرانی شده و نامش به بدی در تاریخ آورده شده است. در ادامه به بررسی پنج حادثه تاریخیای میپردازیم که در فیلم از آنها یاد شده است. اولین حادثه تاریخی یاد شده در فیلم مجروح شدن کوروش کبیر در جنگ و سپس مرگ او است.
ابتدا باید بیان کرد که فیلم «سمفونی نهم» اولین فیلمی است که بهطور جدی اشارهای به زندگی کوروش کبیر کرده است. این موضوع، جای خوشحالی دارد که بالاخره یک فیلمساز، از این پادشاه بزرگ یاد کرده است. اما در مورد آوردن داستان مرگ کوروش در این فیلم و ربط آن به کل داستان فیلم. فیلم «سمفونی نهم» در مورد مرگ و عشق است.
و برای همین در داستان کوروش، کوروش قبل از مرگ خود از عشق خود به وطن و مردم سرزمینش میگوید و سپاه خود را به دوستی با یکدیگر دعوت میکند. در لحظه مرگ هم کوروش از مرگ نمیهراسد زیرا وظیفهاش را که حفظ وطن بوده به درستی انجام داده است و بهنوعی میتوان گفت که کوروش یک عاشق واقعی بوده و عاشق واقعی هم از مرگ نمیترسد.
داستان تاریخی سوم که در فیلم به آن پرداخته شده است داستان رابعه بلخی است. او نخستین شاعر زن پارسی زبان بود که عاشق غلامی به نام بکتاش شده و برادرش به خاطر همین موضوع او را ذره ذره کشت. در این داستان هم رابعه با تمام وجود بکتاش را دوست دارد و بهخاطر او دربرابر برادرش میایستد و حتی حاضر است بهجای آن غلام بمیرد.
رابعه در راه عشق خود جان خود را از دست میدهد و در لحظه مرگ هم خم به ابرو نمیآورد زیرا او هم عاشقی واقعی است و عاشق واقعی از مرگ نمیترسد. بکتاش هم بعدها انتقام خون رابعه را میگیرد و سپس خود را بر مزار رابعه میکشد. بکتاش هم عاشق است و بدون ترس به سراغ مرگ میرود. داستان چهارم تاریخی در مورد امیرکبیر است. او عاشق انجام وظایف خود است و آنقدر به درستی کار خود اعتماد دارد که باور نمیکند قرار است کشته شود.
برای همین به کام مرگ میرود و حتی در لحظهای که با قاتلش روبهرو میشود باز هم نمیترسد. زیرا او عاشقانه وظایف خود را انجام داده است و به درستی اعمال خود ایمان دارد و بهخاطر همین از مرگ نمیترسد. داستان تاریخی پنجم، در مورد بردیا پسر کوروش است که به دست برادرش به قتل رسید. در این داستان هم بردیا عاشق وطنش است و همینطور عاشق دختری است که برادرش، کمبوجیه هم به او علاقه دارد و همین موضوع باعث اختلاف دو برادر و قتل بردیا میشود. داستان مرگ بردیا در تاریخ دقیقا معلوم نیست که چه بوده است و بهتر بود که در فیلم، آورده نمیشد. ولی به هر حال در این داستان هم پای عشق در میان است و عاشق واقعی که همان بردیا است تا پای جان میجنگد و در لحظه مرگ هم خم به ابرو نمیآورد.
تا اینجای کار این داستانهای تاریخی، همگی در مورد افرادی ایرانی و درستکار بود که عاشق بودهاند و از مرگ نمیترسیدند. اما داستان تاریخی دوم که در فیلم به آن پرداخته شده است داستان هیتلر و خودکشی او در لحظه شکست خوردن آلمان نازی است. این داستان تناسب زیادی با داستان دیگر روایت شده در فیلم ندارد.
اول اینکه در این داستان نشان داده میشود که زن جوان هیتلر زیاد عاشق هیتلر نیست و به خاطر ترس از او به خواسته او تن میدهد. دوم اینکه چهار داستان تاریخی دیگر فیلم همگی در مورد افرادی درستکار بوده است و چه دلیلی دارد یک مرتبه در مورد فردی جنایتکار سخن گفته شود؟ و درنهایت اینکه چهار داستان قبلی در مورد شخصیتهایی از تاریخ ایران بود و باید پرسید داستان هیتلر چرا در بین این داستانها گنجانده شده است؟
فیلم، پر است از اضافه گوییهایی که نهتنها به روند داستان کمک چندانی نمیکند بلکه باعث کسل کننده شدن فیلم هم میشود
داستان فیلم، در مورد خاطراتی است که ملک الموت داشته است اما در این خاطرات و در بخش مربوطبه زمان حال، فیلم پر است از اضافه گوییهایی که نهتنها به روند داستان کمک چندانی نمیکند بلکه باعث کسل کننده شدن فیلم هم میشود. بهعنوان مثال، سکانسی که راحیل «ساره بیات» در جاده با زد و خورد ماموران و قاچاقچی روبهرو میشود. این سکانس اصلا خوب از کار نیامده است. شاید منظور از این سکانس این بوده است که بیان کند تا زمان مرگ کسی نرسد نخواهد مُرد. ولی میشد این سکانس را بهتر طراحی کرد. همچنین بین زمانیکه بردیا در اتاق عمل فوت میکند تا زمانیکه راحیل با ملک الموت مواجه میشود اتفاقاتی در فیلم میافتد که بهراحتی میشد آنها را از فیلم حذف کرد. مثلا صحنه برخورد راحیل با زد و خورد ماموران و قاچاقچی که گفته شد خوب از آب در نیامده است. پس بهتر بود اصلا در فیلم قرار داده نمیشد. یا مثلا صحنه مواجه شدن راحیل با تریلی قاچاقچی که این صحنه هم آنطور که باید ترس بودن در جادهای دورافتاده را به مخاطب القا نمیکند. فیلم «سمفونی نهم» دارای زاویه اول شخص است و مخاطب در تمام فیلم خاطرات یک ملک الموت «حمیدفرخ نژاد» را نگاه میکند.
اما مخاطب در این خاطرات صحنههایی را میبیند که در آنها ملک الموت حضور ندارد. و این صحنهها قابل توجیه نیستند. ماشین راحیل در کل مسیر در جادهای خلوت و بیابانی است. چنین لوکیشنی تنهایی و سکوت مرگ را به یاد مخاطب میآورد. همچنین در چند صحنه، در خودروی راحیل آهنگ «رویای هستی» از استاد بنان پخش میشود. این آهنگ هم مضمونش گله و شکایت کردن از دنیا است و بهنوعی با داستان فیلم، همخوانی دارد.
یکی از ویژگیهای فیلم «سمفونی نهم» این است که چهرهای خندان را از مرگ به مخاطب نشان میدهد. اینکه در این فیلم، مرگ با چهرهای خندان و شوخ طبع نشان داده شده است که با قربانیانش مزاح میکند و به درد و دل آنها گوش میدهد باعث شده است تا مخاطب تجربه جالبی را پست سربگذارد. نکته دیگر فیلم این است که راحیل با یک ماشین قدیمی عازم سفر میشود و کارگردان در این ماشین قدیمی است که وقایع تاریخی را به مخاطب نشان میدهد. بهطور واضحتر میتوان گفت کارگردان از این ماشین قدیمی بهعنوان یک ماشین زمان استفاده کرده است تا مخاطب را به گذشته انتقال دهد.
راحیل تا قبل از اینکه جسد همسرش را به مقصد برساند در مقابل مرگ مقاومت میکند. اما زمانیکه مطمئن میشود که بدن همسرش طبق وصیتش دفن شده است دیگر از مرگ نمیهراسد. این موضوع، همان مضمون فیلم را میرساند. مضمون فیلم هم این است که عاشق واقعی از مرگ نمیهراسد. فیلم «سمفونی نهم» ایده بسیار تازهای دارد و میتوانست جزء فیلمهای مهم امسال باشد اما چنین نشد و در حد یک فیلم معمولی ماند.