به گزارش سنترسینماپرس براساس برخی اطلاعات به دست آمده، برخی از صاحبان فیلم در ایران، سودای سیمرغ را برای رسیدن به خرس برلیناله و نخل کن، از سر به در کردند، اما شرایط به گونه ای دیگری برای آنان رقم خورده است.
گزارشهایی که طی آن، حدود نیمی از فیلم های شرکت کننده را آثار کارگردانان شاخص تشکیل میداد و همین، تنور جشنواره چهلم را بیشتر گرم میکرد.
با اعلام اسامی فیلمهای راهیافته به جشنواره مشخص شد که چیزی حدود دوسوم آثاری که آماده نمایش بودند، در این فهرست جایی ندارند. این باور که تمام آن آثار به دلایلی چون آماده نشدن یا رد شدن توسط هیات انتخاب، نتوانستهاند وارد گردونه جشنواره شوند، کمی دور از ذهن بود.
فهرست پیشرو، گویای یک جشنواره کمرمق بود که درخور چهلمین جشن انقلاب نبود. انتقادها نسبت به این فهرست بالا گرفت و حساسیتها بر روی نبود آثار شاخصی که میتوانستند در این دوره از جشنواره حاضر باشند، افزایش یافت. در همان زمان، برخی فیلمهای غایب، این بهانه را عنوان کردند که هنوز نتوانستهاند نسخه کامل اثر خود را تهیه کنند. از پشت پرده نیز خبر میرسید که بسیاری از این تولیدات، در سودای حضور در برلین و کن، قید حضور در جشنواره وطنی را زدهاند.
این گمانه اگرچه هیچگاه توسط صاحبان آن آثار تائید نشد، اما عوامل سازنده به خوبی میدانستند که یکی از اهداف تولید آن آثار، حضور در جشنوارههای اروپایی است که یکی از اصلیترین شروط حضور در آن فستیوالها، عدمحضور فیلم در هیچ یک از جشنوارههای داخلی و خارجی است.
طی اطلاعاتی که به دست آمده، تعداد بیشتری از آن فهرست، سودای حضور در جشنواره برلین را در سر میپروراندند. جشنواره برلین به نسبت کن، از شرایط آسانتری برای پذیرش آثار برخوردار است و کارگردانان برجسته هالیوودی، استقبال چندانی از آن به عمل نمیآورند. به همین دلیل بسیاری از فیلمهایی که سودای جشنواره برلین را در سر داشتند، در همان زمان با چند پخشکننده حاذق جهانی، برنامههایی را طراحی کردند تا بتوانند شانس خود را برای حضور در فستیوال برلین بیشتر کنند.
این ریسک بزرگ نتیجه نداد و انتشار فهرست جشنواره برلین نشان داد که هیچ فیلمی از ایران، در بخش رقابتی این دوره حضور ندارد. یک شکست بزرگ برای آثاری که در سودای برلین، فجر را بایکوت کردند و در نهایت، هیچ چیزی عاید آنها نشد.
چند فیلم معدود نیز از همان زمان، در سودای حضور در کن بودند. یکی از فیلمهایی که از همان زمان، بحثهایی راجع حضور قدرتمند در کن، حول آن شکل گرفته بود، برادران لیلا بود. فیلمی که اگرچه به دلیل پروسه طولانی تولید، احتمالا نمیتوانست در جشنواره فجر حاضر باشد اما اگرهم نسخه کامل فیلم آماده بود، بسیار بعید بود که با توجه به اتفاقات و حواشی که برای متری شیشونیم پیش آمده بود، نسخهای از این فیلم به جشنواره ارسال شود.
روستایی به کن رسید
از میان آن چند فیلمی که سودای کن را در سر داشتند، فقط فیلم سعید روستایی موفق به دریافت جواز حضور در بخش رقابتی شد. این، بزرگترین آوردگاهی است که روستایی جوان تاکنون در عرصه بینالمللی قصد تجربه کردن آن را دارد. تجربهای که فارغ از بختآزمایی فیلم برادران لیلا با فیلمهای کمرمق دیگر، همه نگاهها را به تصمیم چند روز دیگر سیاستگذاران این دوره خیره کرده است که بالاخره چه کسی را به عنوان رئیس هیات داوران این دوره انتخاب میکنند. اصغر فرهادی، قویترین و محتملترین نامی است که بسیاری از رسانههای بینالمللی از او به عنوان رئیس هیات داوران این دوره نام میبرند. اتفاقی که در صورت وقوع، اگرچه رزومه سینمای ایران در عرصه جهانی را پربارتر میکند بلکه، شانس افتخارآفرینی برادران لیلا را نیز به همان اندازه پررنگتر میکند.
نگرانی بزرگ اما از بابت رویهای است که بیم تبدیل شدن آن به جریانی ثابت را میدهد. سینمای ایران در هیچ دورهای از جشنواره فجر به مانند سال گذشته، اینچنین مورد تحریم ناخواسته جشنواره های اروپایی قرار نگرفت. این اتفاق سبب میشود تا فیلمهای شاخص کارگردانان سرشناس که میانه چندان خوبی با مدیران سینمایی دولتی و جشنواره آنها ندارند، عطای حضور در این جشنواره را به لقای آن بخشیده و ترجیح دهند به جای محک در جشنواره ملی، شانس خود را در جشنوارههای اروپایی محک بزنند.
این روند طی ماههای اخیر، سرخوردگی بسیاری را برای صاحبان این آثار رقم زده و عرصه را برای حضور فیلمهای ضعیفتر در بخش رقابتی جشنواره فجر فراهم کرد. با این اتفاق، هم سرخوردگی و انزوای کارگردانان شاخص بیشتر میشود و هم کیفیت و چگالی جشنواره فجر به میزان قابلتوجهی کاهش خواهد یافت.